مهر علیزاده (۱۳۸۳)معتقد است که هدف گیری دانشگاه ها به سوی تولید بیشتر دانش و جذب سهم بیشتری از بازار های وسیع به دست آمده از فرایند جهانی شدن،موجب تأکید نگرش فرا ملی جهت گسترش و تدارک منابع مالی مؤسسات آموزش عالی شده است.نقش جدید دانشگاه ها ایجاد ارزش های فرا ملی و ایجاد ارزش های مشترک جهانی و همچنین رهبری جریان های دانش است.(لبادی ،۱۳۸۸ )مهم ترین مسایل دانشگاه ها و تغییرات ایجاد شده به شرح ذیل است:

 

۱٫انبوه اطلاعات و ضرورت مدیریت دانش.

 

۲٫رقابتی شدن دانشگاه در عرصه ملی،منطقه ای و جهانی.

 

۳٫متنوع و پیچیده شدن حرف در بیرون دانشگاه و آشکار شدن پیچیدگی پدیده‌های اجتماعی ،انسانی و ناسازگاری با شیوه های سنتی.

 

۴٫میان رشته ای و چند رشته ای شدن دانشگاه ها.

 

۵٫تبدیل تحصیل دانشگاهی به بزرگترین تجارت و جهانی شدن بازار آموزش عالی.

 

۶٫آموزش های انعطاف پذیر،آموزش از راه دور،پذیرش دانشجوی بزرگسال.

 

۷٫تبدیل دانشجو و استاد به یادگیرندگان مادام العمر.

 

آلتباخ[۳۹](۲۰۰۴)معتقد است سیستم های آکادمیک می‌توانند خود را با پدیده جهانی شدن به اشکال مختلف تطبیق دهند،اما نمی توانند از آن اجتناب کنند.در چنین شرایطی،یونسکو نقش ها و رسالت های فرهنگی دانشگاه را چنین بیان می‌کند:

 

۱٫دانشگاه باید نقش هدایت و رهبری جامعه را از طریق اشاعه فرهنگ و ارزش های اساسی نظم اجتماعی و پرورش روحیه تتبع،تعقل،خلاقیت و ابتکار عهده دار باشند.

 

۲٫دانشگاه باید در اشاعه آزادانه افکار دموکراسی و حقوق بشر پیشگام بوده و عامل وحدت ملی باشد.

 

۳٫دانشگاه باید در شناسایی و حل مشکلات و معضلات اساسی جامعه نقش مؤثر داشته باشد.

 

۴٫دانشگاه باید از طریق تربیت افراد با مهارت های بین‌المللی و جهانی جامعه را در برقراری ارتباط و تطبیق با شرایط بین‌المللی راهبری کند(صالحی،۱۳۸۸).

 

۲-۲۰- ویژگی های سازمانی مراکز آموزش عالی

 

سازمان ها عموماً با مأموریت های مشخصی فعالیت می‌کنند . اما از آنجایی که ارزیابی بروندادهای آموزش عالی کار آسانی نیست ، اهداف این سازمان نیز مبهم است و در اکثر موارد غیر قابل اندازه گیری است (آراسته، ۱۳۸۳ : ۵۶۲- ۵۶۳ ) .

 

۱- اهداف سازمان های آموزش عالی مبهم است زیرا نیاز های دانشجویان متفاوت است.ولی در سایر سازمان ها اینگونه نیست .

 

۲ – وجود تخصص های بالا در محیط دانشگاه که باعث پیدایش دیدگاه های مختلف می شود.و خواستار استقلال کاری و آزادی عمل در اجرای وظایف خود هستند.این موضوع باعث تعارض بین ارزش های دانشگاه و دیوان سالاری دولتی از یک سو و تعارض بین مدیران ارشد دانشگاه ها و اعضاء هیئت علمی از سوی دیگر می شود.

 

۳- دوگانگی در کنترل: دانشگاه هم توسط مدیران و هم توسط هیئت علمی کنترل می‌گردد .

 

۴- تمرکز زدایی: تمامی قدرت در اختیار مدیران دانشگاه نیست . بلکه هیئت علمی نیز مشارکت دارند .

 

۵- سطح تخصصی در دانشگاه(آموزش،پژوهش،خدمات)در اختیار هیئت علمی است .

 

۶- رهبری: نقش رهبران در دانشگاه ها بیشتر نمادین است .

 

۷- توسعه سازمانی:در دانشگاه بیشتر بر توسعه نیروی انسانی توجه می شود .

 

۸- ضربه پذیری دانشگاه از محیط زیاد است .

 

۹- مدیران و رهبران آموزش عالی تحت تأثیر شدید نیروهای داخل و خارج از دانشگاه هستند و همین مسئله باعث محدودیت کارایی و ایفای نقش آنان می شود .

 

۱۰- آزادی و استقلال عمل کمتری دارند ( بر اثر فشار های نیروی خارجی ) .

 

۲-۲۱- الگوهای مدیریتی در آموزش عالی

 

به طور کلی پنج نوع الگو در آموزش عالی تجربه شده است که عبارتند از:الگوی کالجی،الگوی تصمیم گیری سیاسی،الگوی دیوان سالاری(بوروکراتیک)،الگوی کارآفرینی، و الگوی مشارکتی. که به برخی از این الگوها اشاره ای می نماییم(مدرس هاشمی،۱۳۹۱).

 

ویژگی های الگوی دیوان سالار:

 

اهم ویژگی های این سبک مدیریت به قرار زیر است:

 

– وجود نظام های فراگیر ملی برای آموزش عالی،قوانین دولتی اکید ‌در مورد استخدام،ارتقاء،ساختارهای حقوقی و برنام های درسی.

 

– مدیریت برای اعمال سلیقه ها از قدرت بالایی برخوردار است و جای زیادی برای ابتکار نمی گذارد.

 

در چنین الگویی افراد متفکر و پژوهشگر،در برابر اعمال قدرت،به سرعت حالت بی تفاوتی به خود می گیرند چراکه اعمال قدرت با نیازهای آن ها در تضاد است.در واقع افراد دانشمند و محقق در قالب سلسله مراتب نمی گنجد و قدرت علمی آن ها و نیاز موجود در جامعه به خدمات آن ها باعث می شود که همواره برای کسب استقلال پا فشاری می‌کنند(مدرس هاشمی،۱۳۹۱).

 

۲-۲۲- الگوی مشارکتی در آموزش عالی:

 

مبانی نظریه مشارکت:

 

فرهنگ مشارکتی[۴۰]در مقابل فرهنگ محدود و تبعی قرار دارد. در این فرهنگ افراد از روند امور آگاه بوده و دارای نگرش اند.و در تصمیم گیری ها به نحوی مداخله می‌کنند.با توجه ‌به این نظریه، میزان مشارکت کارکنان یک سازمان باید متناسب با سطح بلوغ آنان باشد(مدرس هاشمی،۱۳۹۱).بدیهی است که با توجه به وجود نخبگان در دانشگاه ها باید میزان مشارکت آن ها در مدیریت در حد اعلا باشد.برای توسعه فرهنگ مشارکتی در دانشگاه ها باید پیش نیازهای این فرهنگ ایجاد گردد که ذیلا به برخی از آن ها اشاره می‌گردد(همان منبع).

 

الف. اعتماد:حالتی است که بر مبنای آن فرد در حیات جمعی خود، برای همکاری با دیگران،احساس تعاون،مدارا و گشایش می‌کند و به اتکای آن می‌تواند مدیریت را یاور خویش بداند.

 

ب. اعتقاد به خود اصلاح گری: باید افراد در عمل جمعی خود، به نوعی اعتماد به نفس نایل آیند،و برای این کار باید رفع سوء ظن شود تا افراد قادر باشند نظرات واقعی خود را بیان کنند.

 

ج. اثر گذاری: باید باور لازم را برای فعالیت های مشارکت جویانه به وجود آورد.

 

۲-۲۳- جمع بندی آموزش عالی

 

پس از بررسی ادبیات تحقیق آموزش عالی،فلسفه و تاریخچه آن ،چالش ها و رسالت ها و نقش های آن در سال های اخیر،بحث آموزش عالی به موضوع محافل علمی و عرصه های عملی تبدیل شده است.طی دو دهه اخیر افزایش فعالیت ها ی فرهنگی در دانشگاه ها و همچنین لزوم استفاده مؤثر از آن ها در مؤسسه‌ هاو مراکز آموزش عالی موجب بالندگی هر چه بیشتر فرهنگ و ابعاد آن گردیده است.لذا با عنایت به رشد روز افزون جمعیت دانشجویی یکی از عواملی که می‌تواند دانشگاه ها را در تامین اهداف فرهنگی یاری دهد، فعالیت‌های فرهنگی دانشجویان و اساتید دانشگاه‌ها وترویج آن در میان مراکز آموزشی می‌باشد.از این رو تحقق این امر نیازمند مهیا نمودن زیر ساخت هایی از جمله: ارتباطات باز،توزیع اطلاعات،به روز بودن دانش و سازماندهی آن و حمایت مدیریت و مجریان دانشگاه هاو مؤسسات آموزش عالی می‌باشد.از این رو می توان گفت بهره مندی از استراتژی های فرهنگی آموزش عالی و اثر بخشی آن بر دانشگاه ها از ابزارهای توسعه فرهنگی آن مراکز می‌باشد که می‌تواند مانع از بروز بحران های فرهنگی گردد.

 

۲-۲۴- تاریخچه فرهنگ

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...