بیان مسأله

یادگیری پدیده ای اجتماعی است و این پدیده بدون وجود روابط بین اعضای جامعه امکان پذیر نیست (میرکمالی، 1378). روابط انسانی در یک سازمان آموزشی فرایند برقراری، حفظ و گسترش رابطه هدفدار پویا و دوجانبه بین اعضای یک سیستم اجتماعی(مدرسه) است که با تامین نیازهای منطقی اجتماعی و روانی فرد و گروه سبب تفاهم احساس رضایت و سودمندی متقابل و به وجود آمدن زمینه های انگیزش و رشد و تسهیل رسیدن به اهداف سازمان آموزشی می شود(میرکمالی، 1373).

در سازمان های آموزشی و به ویژه سازمان آموزش و پرورش و به طور اخص مدارس و به طور اساسی مدیران و معلمان و سایر اعضای مدرسه با دانش آموزان سرو کار دارند (خالقیان، 1386). میر کمالی (1386) یکی از مهمترین علایم و نشانه های وجود اختلال در روابط انسانی را نامطلوب بودن بازده و یا همان عدم پیشرفت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان، علی رغم وجود تکنولوژی و امکانات لازم می داند (میرکمالی، 1386: 183). ملکی (1376) صلاحیت معلم را در مجموعه شناخت ها، گرایش ها و مهارت هایی می داند که معلم با کسب آنها می تواند در جریان تعلیم و تربیت به پرورش جسمی، عقلی، عاطفی، اجتماعی و معنوی فراگیران کمک کند. از آنجا که مهمترین هدف هر سازمان آموزشی یادگیری دانش آموزان می باشد و از طرفی بیشترین روابط موجود در مدارس روابط بین معلمان و دانش آموزان است به اعتباری می توان گفت مسئولیت اصلی فرایند یاددهی – یادگیری و به طور کلی امر آموزش و پرورش دانش آموزان به عهده معلمان است (خالقیان، 1386). بر این اساس می توان بخشی از صلاحیت های معلمان را از طریق سنجش روابط انسانی مطلوب با دانش آموزان و در نتیجه تاثیر این فرایند بر پیشرفت تحصیلی آنها سنجید.

پژوهش های دهه های 1960 و 1970 اثربخشی معلم را در گرو موفقیت تحصیلی دانش آموزان تلقی می‌کند. این مطالعات تدریس را در درجه اول از دیدگاه روش تدریس مورد توجه قرار داده و مهارت معلم را شامل هدایت، پیشرفت دانش آموزان اداره و مدیریت بهینه کلاس و سازمان دهی تدریس می داند. اثربخشی تدریس از نظر لوی، وابلز، و برکلمنز[1] (1997) بیش از آنکه ناشی از روش شناختی تدریس باشد، تحت تأثیر ارتباطات معلم و دانش آموز قرار می گیرد. پژوهشگران فوق در مدت 15 سال در

خرید متن کامل این پایان نامه :

 

پایان نامه و مقاله

 

 هلند، امریکا و استرالیا به این نتیجه رسیده اند که مهارت های میان فردی و حفظ جو مثبت برای یادگیری شرط اساسی است. به نظر آنها معلمان اثربخش علاوه بر داشتن مهارت های فنی تدریس ارتباط گران خوبی هستند (نقل از بازرگان و صادقی،1380). نتیجه تحقیق ویگفیلد[2] ، (2000) نشان می دهد که معلمانی که بتوانند در تعاملات کلاسی خود با دانش آموزان در جهت انجام تکالیف درسی ارزش و انتظار موفقیت ایجاد کنند، دانش آموزان برای جلب رضایت معلم بیشتر تلاش می کنند. نتایج تحقیقات دن بروک[3] وهمکاران (2004) نشان داد که ادراک دانش آموزان از رفتار بین فردی ارتباط قوی با پیشرفت تحصیلی در همه دروس دارد.

 

ارزیابی تعامل بین معلم و شاگرد

لیری در سال 1957 الگوی ارتباطی را مطرح کرد، که شامل دو بعد سلطه گری[16] _  سلطه پذیری[17] DS (چه کسی ارتباط را کنترل می کند و همکاری[18] – مخالفت جویی[19] co (در یک ارتباط تا چه اندازه همکاری برقرار می شود) است. او معتقد است تمامی ارتباطات انسانی را می توان با بهره گرفتن از این دو بعد به تصویر کشید.

وابلز ، کرتون، و هوی مایرز (1988؛ 1987؛ 1985) به طور متوالی از این الگو برای ارزیابی رفتار معلم استفاده کرده اند . آنها نمونه ای را ساختند که، بر روی دو محور الگوی لیری، هشت نوع رفتار متفاوت در کلاس را می توان نشان داد. بخش های مختلف این الگو، هشت ویژگی متفاوت رفتاری را به شرح زیر توصیف میکنند.

  • رفتار رهبری[20] (DC)
  • رفتار کمک کننده و دوستانه[21] (CD)
  • رفتار درک کننده و دوستانه[22] (CS)
  • رفتار مبتنی بر دادن آزادی و مسئولیت[23] (SC)
  • رفتار نامطمئن[24] (SO)
  • رفتار ناراضی[25] (OS)
  • رفتار سرزنش کننده[26] (OD)
  • رفتار جدی[27] (DO)

آنچه ما در این تحقیق به دنبال آن هستیم این است که بدانیم مهارت های ارتباطی معلمان با دانش آموزان چگونه است ؟ مهارت های ارتباطی در بین معلمان مرد و زن چگونه است؟ و آیا بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟ با توجه به مطالب ذکر شده و همچنین عدم وجود پژوهش های کافی در این مورد، تحقیق حاضر در جهت توجه و پژوهش بیشتر در این راستا، به بررسی رابطه بین مهارت های ارتباطی معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 88-1392 می پردازد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...